علی جمعه مظفری

سلام دوستان لطفا نظری تان را بنویسید

** صدای خر  **

شخصی از یکی خرش را برای انجام کاری طلب کرد آن شخص قسم 

خورد که خر را پسرم برای بار کشی به زمین ها برده است در این هنگام 

عرعر خر از طویله بلند شد آن شخص گفت خر شما مو جود است دیدی که عرعرکرد 

شخص مذکور گفت عجیب مرد نا فهم هستید سخن مرا باور نمی کنی و سخن خر

را باور می کنی 

**  منکر خدا   **

مرد بی دین بایک ملا روبرو شد واز او پرسید تو می میگویی

خداوند قادر به هر کاری است بگو آیا می توند این دشت گوه را در یک تخم مرغ 

جای دهد .ملا روی بطرف ان مرد بی دین کرده وگفت خداوند (ج) خیلی بیشتر 

از این دشت و گوه را در چشم تو که کوچک تر از تخم مرغ است جای داده 

اما تو بینایی دیدن عظمت وقدرت او را نداری 

**  فرد   **

بیدل از شب پرک شب کیفیت خورشید مپرس 

حق نهان نیست ولی خیره نگاهان کور است