دلم تنگ است بازهم برای خاکم برای سرزمین خوب و پاکم برای کشورزیبای افغان برای میهن پاک دلیران
پدرم ای پدر شیرینم سوی تو شام و صخر میبینم حرف حدف تو به من پندید شد تا لبم باز به لب خندید شد راخت زندگیم از تو بود بخت وپاینده گیم از تو بود
این عکسهای زیبا راه که می بینید از چهل باغوی پشی میباشد
چنین گوفت پیغمبری راستگو زگهواره تا گور دانیش بجو علی جمعه مظفری
درین شهری که مردانش عصا از کور میدزدند من ازخوش باوری رنگ محبت آرزودارم سرم را سرسری متراش تو ای استاد سلما نی که هرکه در دیارخود سری دارند و ساما نی
سلام من درود من به اون دیار سبزوگلدشت باز هم محبت یاره محبت از شهرودیاره پدرم ای پدر شیرینم سوی تو شام و صخر میبینم حرف حدف تو به من پندید شد تا لبم باز به لب خندید شد راخت زندگیم از تو بود بخت وپاینده گیم از تو بود
این عکسهای زیبا راه که می بینید از چهل باغوی پشی میباشد
چنین گوفت پیغمبری راستگو زگهواره تا گور دانیش بجو علی جمعه مظفری
۱ نظر:
سلام حدمت دوستان و علي جمعه مظفري ! تشكر علي جمعه از اينكه عكس هاي جهل باغتورا در اينجا ياد أوري كردبد تشكر خدا يار ومدت كاريد
ارسال یک نظر